همه دارند تماشایتان میکنند به خصوص شما را که حالا تغییر دکور دادهاید و خودتان عامدانه پردهها را هم کنار زدهاید.
- چه باید کرد؟
شما دارید برای کتاب مینویسید برای یک محصول نهایی که راهی طولانی را از دست نوشته تا چشمان خواننده پیموده است. بگذارید زیره به کرمان نبریم و به اهل کتاب نگوئیم از دست نوشته تا چشمان خواننده چه مراحلی طی میشود. در یک عبارت، آنچه صنعت کتاب و نشر خوانده میشود همان کارت ویزیت این مراحل است. این مسیر شباهتهای پنهان و آشکاری با هفت خوان رستم دارد.
از خوان هشتم راه بیفتیم؛ از وب سایت تازه ایبنا:
- پوسته سایت:
هیچکس از کاخ خالی خوشش نمیآید. شما فرض کنید بهترین و زیباترین قصر جهان را ساختهاید. وقتی خالی است و هیچ همراه و همدل و امکانی برای زندگی ندارد؛ هیچکس به در نخواهد زد.
- محتوای سایت:
اینجا قلب تپنده ماجراست و پرسش یزرگ این است که چه باید داشته باشد؟
تردیدی ندارم شما پس از سالها حتما میدانید مخاطبان شما چه میخواهند؛ این یک قسمت ماجرا است و قسمت دیگر اینکه شاید هم علیرغم وقوف نتوانسته باشید "به دلایل عدیده" آن خواستهها را برآورده کنید. آن "دلایل عدیده" را پیدا و ریشه کن کنید.
اما، صرف نظر از اینکه چه دارید و چه ندارید این موارد را توصیه میکنم، مواردی را که به گمانم نیازمند تاکیدگذاری و تعقیب پیوسته هستند:
نویسنده: همه چیز را درباره نویسندگان کتابها طرف توجه قرار دهید. مردم دوست دارند و حق دارند که درباره خالقان آثار چیزهای مختلفی را بدانند. اینکه چه دارند مینویسند؛ به چه فکر میکنند، چطور مینویسند و موارد گوناگون دیگر.
پروژههای مضمونی: این را حتما در دستور کار قرار دهید. مضامین گوناگون همیشه باید به صورت رگههای متعلق به تیم شما در سایت شما وضوح داشته باشند؛ پرداختن به آثار از جنبه مناسبتها و یا به مضامین ویژه در برهههای خاص مثل تابستان و تفریحات؛ پاییز و آغاز تحصیل و... و. جزو ضرورتها است.
زندگینامه: به گمانم یکی از وظایف سایت باید تهیه زندگینامههای معتبر از مولفان درگذشته و در قید حیات باشد و در عین حال پیوسته به روز شود.
خبرها و رویدادها: اینها را باید در ابعاد محلی، ملی و بینالمللی تعقیب کرد و واقعا به خبرها پرداخت و نه به شبه خبرها که بلای این نوع اطلاعرسانی است.
شبکههای اجتماعی: لطفا شبکههای اجتماعی را در مواردی که به کتاب میپردازند یک حوزه خبری حتمی قلمداد کنید. به همین سادگی.
خبرنامه: چقدر خوب است که یک فهرست ایمیل از افراد مرتبط و معتقد به ادبیات مکتوب تهیه کنید و بر اساس تخصص و علائق آنها برایشان خبرنامه ارسال کنید. میشود این نوع افراد را در چند مقوله طبقه بندی کرد و برایشان آثار منتشره را خبر رسانی کرد. طبقهبندیهای رایج کتابخانهای آثار مثل دیویی میتواند مبنای این طبقه بندی باشد. منظورم این است که کل فهرست آثار برای همه ارسال نشود و افراد، فقط فهرست آثار عرصه تخصصی خودشان را دریافت کنند و اگر سایر بخشها را خودشان خواستند. ان لیستها را هم به صورت خبرنامه برایشان ارسال کنید. مرا لطفا از همین الان در فهرست افراد خواهان آثار علوم ارتباطات قرار دهید!
بنهای عدالت: ببینید میشود برای عرصه کتاب نوعی بن شبیه بنهای عدالت درست کرد. این فقط یک پیشنهاد خام است. اگر پخته نمیشود، نپزید.
اطلاعات تماس: لطفا به داد کتابدوستان برسید. محافل کتاب کجاست؟ نشستها کجاست؟ کجا میتوانند چه بخرند؟ این موارد که مهم هستند؛ هنوز به راز میمانند.
روزهای ویژه: اگر امروز روز استقلال الجزایر است بگویید این کتابها در زمینه الجزایر ترجمه و یا تالیف شدهاند. اگر روز آتش نشانی است همینطور و اگر روز بیمه است همینطور... ر. اگر سخت است به فکر هفتههای ویژه باشید.
امکانات خرید: لطفا تلاش کنید که خرید آنلاین کتاب در سایت راه بیفتد. ما برای خرید کتاب با توجه به مشکلات وقت و ترافیک در تهران به نوعی آمازون ایرانی کاربردی نیاز داریم.
کارگاههای آموزشی:
کارگاههای آموزشی را دائمی کنید. کارگاه برای نوشتن، برای ویراستاری، برای معرفی کتاب، برای نقد کتاب، برای کتابفروشی، برای توزیع، برای ... خودتان پیشقدم شوید؛ بعدا نهادهای مرتبط خودشان میآیند و درخواست تشکیل کارگاه میدهند
برایتان آرزوی موفقیت دارم.
نظر شما